روزانه ۲۲۳ نزاع و درگیری خیابانی در پایتخت رخ میدهد؛ درگیریهایی که بدون صدمات جانی نبوده و در نخستین ماههای سالجاری نزدیک به هفت هزار نفر به دلیل صدمات ناشی از نزاع به مراکز پزشکی قانونی استان تهران مراجعه کردهاند که نیمی از این مراجعات نیز متعلق به زنان است.
به گزارش مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران به نقل از روزنامه آرمان، نزاع و کتککاری وخشونت اجتماعی در کنار آثار و تبعات اجتماعی خود، آثار حقوقی به دنبال دارد. در سالهای اخیر افزایش شدید خشونت کلامی و فیزیکی باعث شده تا ضرب و جرح به یکی از پنج جرم نخست کشور تبدیل شود. این در حالی است که در تهران روزانه حداقل ۲۰۰ نزاع ثبت میشود. سالانه حدود سه میلیون نفر به پزشکی قانونی مراجعه میکنند که نزاع، بیشترین پروندههای ورودی را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که رقم مذکور فقط شامل افرادی است که پرونده آنها در سازمان پزشکی و قانونی کشور ثبت شده است. در کشور ما کم نیستند نزاعها و دعواهایی که بدون مراجعه به مراجع قانونی به شکل کدخدا منشی حل و فصل میشود یا بعدها به شکل عقده و کینه به شیوه دیگری بروز میکند. یکی از نگرانیهای موجود از سوی مسئولان و کارشناسان اجتماعی کشور وجود خشونتهای متعددی است که به اشکال مختلف به طور روزانه در جامعه ما بروز میکند. خشونت شامل ابعاد مختلفی است که یکی از آنها اشکال ضرب و جرح عمدی است. ضرب و جرح، نزاع و درگیری فیزیکی جزو رتبههای بالای دلایل تشکیل پروندههای قضائی در کشور محسوب میشوند. با بررسی پروندههای قضائی باید گفت که این معضل و نارسایی اجتماعی بیشترین آسیب را در مراجع قضائی کشور به خود اختصاص داده است. اگرچه با بررسی پروندهها باید به این امر تاکید داشت که پروندههای تشکیل شده فقط شامل میزان خشونت اجتماعی در جامعه نیست، بلکه در مجموع آمار خشونتهای اجتماعی بیش از اعدادی است که برای آن پرونده تشکیل شده است. برای افزایش خشونت و پرخاشگری اجتماعی میتوان دلایل متعددی را برشمرد، اما تاکنون برای ارتقای سلامت اجتماعی و روانی در جامعه برنامه مشخصی در کشور تدوین نشده است. وقتی چنین برنامهای در کشور وجود ندارد طبیعتا شاهد عوارض اجتماعی در این زمینه نیز خواهیم بود که یکی از عوارض آن افزایش خشونت جوانان در جامعه است.
بیتوجهی به سلامت روانی جامعه
با بررسی آمارهای مندرج درباره میزان سلامت روان در جامعه میتوان به این امراذعان داشت که ۲۳ درصد از مردم در جامعه ما دارای حداقل یک اختلال روانی هستند. در شرایط کنونی بروز خشونت اجتماعی نیز در قالب یک نوع از اختلال روانی کاملا طبیعی است. برای کاهش خشونت در جامعه میتوان در قالب سلامت روان، نوع روابط اجتماعی افراد با یکدیگر، نشاط و شادابی موجود در جامعه، امنیت و احساس رضایت در سایر بخشها، آرامش و نشاط اجتماعی را در جامعه ارتقا داد، در غیر این صورت بی اعتمادی به قانون و مجریان آن، تعدی به حقوق اجتماعی افراد، عدم شایسته سالاری و… میتواند بستری برای افزایش خشونتهای اجتماعی در جامعه تلقی شود. از دیگر موار موثر در کاهش خشونت اجتماعی میتوان به آموزش کنترل خشم، آموزش تصمیمگیری، آموزش حل مساله و… اشاره کرد. در برخی مواقع نیز تبعیض میتواند زمینه بروز خشونت در جامعه را افزایش دهد. وقتی در جامعه به شیوههای قانونی توانایی حل مساله وجود نداشته باشد، طبیعتا افراد به خشونت متوسل میشوند. در این شرایط افراد از شیوههای نادرست برای دستیابی به اهدافشان استفاده میکنند. در ضمن خشونت فقط به شیوههای فیزیکی محدود نمیشود، بلکه خشونت میتواند در اشکال مختلف از جمله تهدید، تمسخر، بیاحترامی به قانون، تعدی به حقوق شهروندی و… نیز باشد. هر یک از این موارد میتواند بستری برای بروز خشونت باشد. موضوع خشونت یک مقوله جدی است و فقط در فرد درگیر با مساله مورد نظر تاثیرگذار نیست، بلکه بر دیگر افراد جامعه و درگیر با آن نیز تاثیرگذار است. برای مثال با مشاهده یک نزاع خیابانی صحنههای آن روی تماشاچیان تاثیرگذار است. در واقع جامعه نیز تحت تاثیر این خشونت قرار گرفته میشود. درضمن حتی با مشاهده یک فیلم خشونت آمیز نیز افراد به خشونت و دعوا تمایل پیدا میکنند.
نشاط و شادابی اجتماعی مدنظر قرار گیرد
در اصل تاثیرات روانی خشونت از تاثیرات جسمی آن بیشتر است. باید در جامعه بر ارتقای نشاط و شادابی اجتماعی سرمایهگذاری شود. میتوان با سیاستگذاریهای کلان کشور بر موضوعهای سلامت روانی و اجتماعی توجه ویژه داشت. شاید یکی از مشکلات و نارساییها موجود در کشورعدم برنامه ریزیهای کلان و کوتاه مدت برای دستیابی به مقوله سلامت روان باشد. یکی از محورها برای کاهش خشونت افزایش نشاط و شادابی در جامعه است. بر اساس بررسیهای انجام شده در سال ۲۰۱۵ ایران از لحاظ نشاط اجتماعی در رتبه ۱۱۵ در بین ۱۵۶ کشور جهان بود. افزایش خشونت با افزایش هزینههای جامعه در حوزههای مختلف رابطه مستقیم دارد. در برخی مواقع این نارسایی در قالب تخریب اموال عمومی، دعوا و… بروز میکند. این در حالی است که با توسعه شاخصهای نشاط و شادابی اجتماعی میتوان از بروز خشونتهای اجتماعی جلوگیری کرد. برای مثال در جامعه ما این چنین جا افتاده است که افراد با توسل به زور و داد و فریاد میتوانند به حقوق و خواستههایشان دست یابند. خشونتهای اجتماعی با آموزش قوانین و حقوق شهروندی به مردم کاهش مییابد. خشونت در برخی مواقع به دلیل ضعف قوانین و مقررات بروز میکند. بر اساس بررسیهای جامعه شناسان وقتی افراد به حوزه عمومی دعوت میشوند، باید انتظار چیزی به نام تعارض و تضاد را داشته باشند. جامعهای که افراد با هم در ارتباط باشند، اما در آن تعارض نباشد، وجود ندارد. در جامعه مدرن سطح شدید تعارضها در قالب خشونت بروز میکند. در برخی مواقع نیز به هیچ عنوان انتظار بروز خشونت وجود ندارد؛ برای مثال خشونتی که بین دو برادر، دو همسایه، والدین و فرزندان اتفاق میافتد و افراد به جای اینکه در مناسبات اجتماعی مشکلات را حل کنند دست به خشونت میزنند. در اصل بروز تعارضها طبیعی است، اما واکنش خشونت آمیز برای جامعه ما عادی نیست. باید با ارتقای آستانه تحمل بتوان شرایط موجود و تضادها را مدیریت کرد. این در حالی است که هر گونه رفتار خشونت آمیزی در لحظه فرد را در کوتاه مدت و بلند مدت با مشکلات و تبعات فراوانی درگیر میکند.
سید حسن موسوی چلک | رئیس انجمن مددکاران اجتماعی